اگر حریف منی پس بگو که دوش چه بود


میان این دل و آن یار می فروش چه بود

فدیت سیدنا انه یری و یجود


الی البقاء یبلغ من الفناء یذود

اگر به چشم بدیدی جمال ماهم دوش


مرا بگو که در آن حلقه های گوش چه بود

معاد کل شرود طغی و منه نی


مثال ظلک ان طال هو الیک یعود

وگر تو با من هم خرقه ای و همرازی


بگو که صورت آن شیخ خرقه پوش چه بود

بامر حافظ الله المکان یعی


بمس عاطفه الله الزمان ولود

اگر فقیری و ناگفته راز می شنوی


بگو اشارت آن ناطق خموش چه بود

ایا فواد فذب فی لظی محبته


ایا حیاه فدومی فقد اتاک خلود

وگر نخفتی و از حال دوش آگاهی


بگو که نیم شب آن نعره و خروش چه بود

ترید جبر جبیر الفواد فانکسرن


ترید نحله تاج فلا تنی به سجود

از آنچ جامه و تن پاره پاره می کردیم


بیار پارگکی تا که رنگ و بوش چه بود

برغم انفک لا تنکسر کما الحیوان


به نصف وجهک لا تسجدن شبیه یهود

وگر چو یونس رستی ز حبس ماهی و بحر


بگو که معنی آن بحر و موج و جوش چه بود

یقول لیت حبیبی یحبنی کرما


الیس حبک تأثیر حب ود ودود

وگر شناخته ای کاصل انس و جان ز کجاست


یکیست اصل پس این وحشت وحوش چه بود

ایا نضاره عیشی بما تهیجنی


متی تقر عیونی و صاحبی مفقود

وگر بدیدی جانی که پشت و رویش نیست


گه تصور عشاق پشت و روش چه بود

لئن سکرت بما قد سقیتنی یا دهر


اکون مثلک لدا لربه لکنود

وگر ز عشق تو سردفتر غرض ماییم


هزار دفتر و پیغام و گفت و گوش چه بود